با «نمی‌دانم» گفتن‌های دانش‌آموزان، چه کنیم؟

تنبلی
تربیت معلم

با «نمی‌دانم» گفتن‌های دانش‌آموزان، چه کنیم؟

-معنی فلان کلمه چیست؟

+نمی‌دانم.

-این مساله چه‌چیزی از ما خواسته است؟

+نمی‌دانم.

-از این آزمایش چه نتیجه‌ای می‌گیری؟

+نمی‌دانم …

نمی‌دانم!

روزانه چندبار این جمله را از دانش‌آموزانتان می‌شنوید؟

چندبار، قبل از اینکه حتی سوالتان تمام شود، نمی‌دانم، پاسخ دانش‌آموزانتان بوده است؟

بی‌شک بسیار زیاد  …

ممکن است در این مواقع عصبانی شوید، فریاد بزنید و دانش‌آموزتان را تنبیه کنید یا ناامید شوید و گمان کنید که معلم خوبی نیستید و نتوانستید مفاهیم درسی را به‌خوبی آموزش دهید اما باید بگوییم که ریشه‌ی این مساله، جای دیگری است.  ما در این مقاله قصد داریم علت بیان این جمله توسط دانش‌آموزان را بررسی کنیم و در پایان ۳ راهکار عملی برای حل این چالش معرفی کنیم.

چرا دانش‌آموز می‌گوید: نمی‌دانم!؟

قطعا یک دلیل مشخص و ثابت برای بیان این جمله توسط دانش‌‌آموز وجود ندارد ولی یکی از مهم‌ترین و پررنگ‌ترین دلایلی که وجود دارد، مغز است!

بله درست شنیدید، مغز!

مغز کودک و به‌طور کلی مغز انسان‌ها، تنبل است و همیشه برای حل مسائل و چالش‌ها به دنبال راحت‌ترین و آسان‌ترین‌ مسیر، می‌گردد. راهی که کم‌ترین ریسک را داشته باشد و نیاز به صرف انرژی زیاد، نداشته باشد. تیم تولیدمحتوای معلم توانمند، ویدئویی را دوبله و ترجمه کرده است که توضیحات کامل‌تری، پیرامون عدم علاقه‌ی مغز انسان به فکرکردن عمیق، در آن ارائه شده است. باهم ببینیم.

مشکل این‌جاست که وقتی دانش‌آموزی می‌گوید نمی‌دانم، ما خیلی زود به سراغ دانش‌آموز بعدی می‌رویم و این باعث می‌شود دانش‌آموز اول، مسئولیت یادگیری را نپذیرد و از فکر‌کردن و حل مساله فرار کند. ما باید راهی پیدا کنیم تا دانش‌آموز را نسبت به پاسخ‌دادن ترغیب کنیم.  در ادامه، ۳ راهکار عملی برای این شرایط پیشنهاد شده‌ است:

۱.پاسخ این سوال، چه‌چیزی نیست؟

این‌بار که دانش‌آموز گفت:‌ «نمیدانم!» به او بگویید: «فکر می‌کنی پاسخ سوال چه‌چیزهایی نمی‌تواند باشد؟»

برای مثال اگر پاسخ ضرب ۵ در ۳ را نمی‌دانست، به او بگویید: «چه پاسخ‌هایی نمی‌تواند جواب این ضرب باشد؟» دانش‌آموز ممکن است بگوید صفر، چون برای اینکه پاسخ، صفر شود لازم است یکی از عامل‌ها صفر باشد و این‌جا عامل صفر نداریم. می‌توانیم پرسیدن را  ادامه دهیم و بگوییم: «دیگر چه چیزی پاسخ این سوال نیست؟»

شاید با این پرسش‌ها، ما پاسخ سوال اصلی را نگیریم ولی این فرآیند عالی است! چون ما توانستیم سوالاتی بپرسیم که دانش‌آموز را به فکر کردن ترغیب کند و موتور مغز دانش‌آموز را روشن کند. حتی با این پرسش‌ها می‌توانیم از دانسته‌های دیگر دانش‌آموز نیز مطلع شویم. مثلا زمانی که دانش‌آموز می‌گوید پاسخ این سوال قطعا صفر نیست، چون برای صفر شدن، لازم است یکی از عوامل ضرب صفر باشد، در‌می‌یابیم که دانش‌آموز، قانون صفر شدن پاسخ ضرب را می‌داند.

۲. از دوستانت بپرس.

وقتی دانش‌آموزی پاسخ سوالی را نمی‌داند، باید یاد بگیرد که می‌تواند پاسخ خود را ، به شکل‌های گوناگون پیدا کند و معلم، تنها منبع پاسخگویی نیست. بنابراین زمانی که دانش‌آموزی پاسخ سوالی را نمی‌داند، می‌توانیم به او بگوییم: «از یکی از دوستانت بپرس و سپس هرآنچه که یادگرفتی برای کلاس توضیح بده.» با این روش، مسئولیت یادگیری به عهده‌ی دانش‌آموزان خواهد بود، دانش‌آموز به‌هنگام پاسخ‌گویی استرس کم‌تری را تجربه می‌کند و همدلی و تعلق‌خاطر به کلاس نیز افزایش می‌یابد.

۳. از جملات جایگزین استفاده کن.

راهکار سوم، این است که به دانش‌آموزان جملات جایگزین، به‌جای جمله‌ی نمی‌دانم معرفی کنیم و از آن‌ها بخواهیم هرزمان پاسخ سوالی را نمی‌دانستند، از جملاتی مانند:‌

-ممکن است کمی به من زمان بدهید تا بیشتر درمورد آن فکر کنم؟

-مطمئن نیستم اما چیزی که می‌دانم این است …

-می‌توانم از یکی از دوستانم کمک بگیرم؟

-ممکن‌ است که سوالتان را به روش دیگری توضیح دهید؟

-معنی فلان کلمه در جمله، چیست؟

-فلان قسمت از سوال را متوجه نشدم، ممکن است آن را توضیح دهید؟

استفاده کنند. بنابراین، این‌بار اگر دانش‌آموزی در پاسخ به سوالتان گفت:‌ «نمی‌دانم.» به‌جای خشمگین شدن یا ناامیدی، سعی کنید به آن‌ها آموزش دهید که از جملات جایگزین استفاده کنند یا پاسخ‌هایی را بگویند که مطمئن هستند پاسخ سوال نیست و یا اینکه از هم‌گروهی‌ها یا دوستانشان برای پاسخ‌گویی کمک بگیرند.  به آن‌ها کمک کنید تا بر طبیعت مغز خود، که فرار از موقعیت چالشی و تفکر عمیق است، غلبه کنند.

به‌نظر شما از چه روش‌های دیگری می‌توانیم در این شرایط استفاده کنیم تا دانش‌آموزان را به تفکر، ترغیب نماییم؟ برایمان بنویسید.

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *