چقدر تکلیف میتونه خوب باشه؟
پنجشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۲ 1403-01-20 16:42چقدر تکلیف میتونه خوب باشه؟
چقدر تکلیف میتونه خوب باشه؟
دههها تحقیق نشان میدهد که تکالیف درسی مزایایی دارد، بهویژه برای دانشآموزان دورهی متوسطهی اول و متوسطهی دوم اما تخصیص بیش از حد آن خطراتی دارد.
بسیاری از معلمان و والدین بر این باورند که تکالیف به دانش آموزان کمک میکند تا مهارتهای مطالعه را بسازند و مفاهیم آموخته شده در کلاس را مرور کنند. برخی دیگر تکالیف را مخل و غیرضروری میدانند که منجر به فرسودگی میشود و بچهها را از رفتن به مدرسه باز میدارد. دههها تحقیق نشان میدهد که این موضوع بسیار ظریفتر و پیچیدهتر از آن چیزی است که اکثر مردم فکر میکنند:
تکالیف درسی مفید است، اما فقط تا حدی. دانشآموزان در دبیرستان بیشترین دستاورد را دارند، در حالی که بچههای کوچکتر بسیار کمتر سود میبرند.
PTA ملی و انجمن ملی آموزش از «راهنمای تکالیف ۱۰ دقیقه ای» صحبت میکنند، یعنی یک تکلیف شبانهی ۱۰ دقیقهای در هر پایه. اما بسیاری از معلمان و والدین سریعاً به این نکته اشاره می کنند که آنچه مهم است کیفیت تکالیف تعیین شده و میزان پاسخگویی آن به نیازهای دانش آموزان است، نه میزان زمان صرف شده برای آن!
این دستورالعمل برای دانشآموزانی که ممکن است نیاز به صرف زمانی بیشتر یا کمتر از ۱۰ دقیقه برای انجام تکالیف داشته باشند، در نظر گرفته نمیشود. در کلاس، معلمان میتوانند تمهیداتی را برای حمایت از دانشآموزانی که در برابر انجام تکلیف مقاومت دارند بیاندیشند، اما در خانه، تکلیفی که برای یک دانشآموز ۳۰ دقیقه طول میکشد، ممکن است برای دیگری دو برابر بیشتر زمان ببرد. اغلب به دلایلی که از کنترل آنها خارج است و تکالیف میتواند شکاف پیشرفت را افزایش دهد و دانشآموزان خانوادههای کم درآمد و دانشآموزان دارای ناتوانی یادگیری را در شرایط ناخوشایندی قرار دهد.
با این حال، دستورالعمل ۱۰ دقیقهای برای تعیین محدودیت مفید است: وقتی بچهها زمان زیادی را صرف تکالیف میکنند، عواقب واقعی باید در نظر گرفته شود.
مزایای کوچک برای دانش آموزان مقطع ابتدایی
از لحظهای که کودکان مدرسه را شروع میکنند، تمرکز باید بر روی پرورش عشق به یادگیری باشد، و تعیین تکالیف بیش از حد می تواند این هدف را کمرنگ کند. و دانشآموزان جوان اغلب این مهارت مطالعه را ندارند تا از تکالیف بهرهی کافی ببرند، بنابراین ممکن است وقت تلف کردن باشد (کوپر، ۱۹۸۹؛ کوپر و همکاران، ۲۰۰۶؛ مارزانو و پیکرینگ، ۲۰۰۷). یک فعالیت مؤثرتر ممکن است روخوانی شبانه باشد، به خصوص اگر والدین درگیر آن باشند. مزایای خواندن واضح است: اگر دانشآموزان تا پایان کلاس سوم مهارت روخوانیشان خوب نباشد، احتمال موفقیت تحصیلی و فارغالتحصیلی آنها از دبیرستان کمتر است (فیستر، ۲۰۱۳).
برای معلم کلاس دوم ژاکلین فیورنتینو، مزایای جزئی تکالیف بیشتر از مضرات سنگین و مهم تبدیل کودکان خردسال به دشمنان مدرسه در سنین پایین نبود، بنابراین او کنار گذاشتن تکالیف اجباری را آزمایش کرد. فیورنتینو می نویسد: «اتفاقی شگفت انگیز اتفاق افتاد: آنها شروع به انجام کارهای بیشتری در خانه کردند. “این گروه الهام بخش از کودکان ۸ ساله از اوقات فراغت جدید خود برای کشف موضوعات مورد علاقه خود استفاده کردند.” او دانشآموزانش را تشویق میکرد که در خانه بخوانند و تکالیف اختیاری را برای تقویت درسهای کلاس و کمک به مرور مطالب به آنها پیشنهاد کرد.
فواید نسبی برای دانش آموزان دوره راهنمایی
همانطور که دانش آموزان بالغ می شوند و مهارت های مطالعه لازم را برای کاوش عمیق در یک موضوع – و حفظ آنچه می آموزند – افزایش می دهند، از تکالیف نیز بهره بیشتری می برند. تکالیف شبانه می تواند به آماده سازی آنها برای کار علمی کمک کند، و تحقیقات نشان می دهد که تکالیف می تواند فواید نسبی برای دانش آموزان دوره راهنمایی داشته باشد (کوپر و همکاران، ۲۰۰۶). تحقیقات اخیر همچنین نشان می دهد که تکالیف ریاضی آنلاین، که می تواند برای انطباق با دانش آموزان با سطوح مختلف ادراک طراحی شود، می تواند به طور قابل توجهی نمرات آزمون را افزایش دهد (راسچل، ۲۰۱۶)
گرچه در نظر گرفتن تکلیف بیش از حد خطراتی دارد: یک مطالعه در سال ۲۰۱۵ نشان داد که وقتی به دانشآموزان دبیرستانی بیش از ۹۰ تا ۱۰۰ دقیقه تکلیف روزانه اختصاص داده شد، نمرات آزمونهای ریاضی و علوم شروع به کاهش کرد (فرناندز-آلونسو، سوارز-آلوارز، و مونیز، ۲۰۱۵). این اندازه زیاده روی می تواند انگیزه و تمرکز دانش آموز را کاهش دهد. محققان توصیه می کنند که “تکلیف باید سطح معینی از چالش یا دشواری را ارائه دهد، بدون اینکه آنقدر چالش برانگیز باشد کهباعث بی انگیزگی و عدم تلاش بشود. ” معلمان باید از تعیین تکالیفی که نیاز به تلاش کمتری دارند و تکراری هستند خودداری کنند و تکالیف درسی را «با هدف القای عادات کاری و ترویج یادگیری خودمحور و خودگردان» تعیین کنند.
به عبارت دیگر، کیفیت تکالیف است که مهم است، نه کمیت آن. برایان ستابنیک، معلم انگلیسی کهنه کار راهنمایی و دبیرستان، به معلمان پیشنهاد می کند که یک قدم به عقب برگردند و این پنج سوال را از خود بپرسند:
- چه مدت طول می کشد تا تکالیف تکمیل شوند؟
- آیا همه یادگیرندگان در نظر گرفته شده اند؟
- آیا یک تکلیف مشوقی برای موفقیت آینده هست؟
- آیا مواردی در قالب تکلیف ارائه میشود که در کلاس درس امکان ارائهی آنها نیست؟
- آیا یک تکلیف وقتی معلمی در کنار دانشآموز نیست، خودش را پشتیبانی می کند؟
مزایای بیشتر برای دانش آموزان دبیرستانی، اما خطرات نیز وجود دارد
تا زمانی که دانشآموزان به دبیرستان میرسند، باید به خوبی در مسیر تبدیل شدن به یادگیرندههای مستقل باشند، بنابراین تکالیف درسی باعث تقویت یادگیری در این سن میشود، تا زمانی که زیاد نباشد (کوپر و همکاران، ۲۰۰۶؛ مارزانو و پیکرینگ، ۲۰۰۷). وقتی دانشآموزان زمان زیادی را صرف تکالیف میکنند – بیش از دو ساعت در هر شب – زمان با ارزش آنها برای استراحت و گذراندن وقت با خانواده و دوستان را میگیرد. مطالعهای در سال ۲۰۱۳ نشان داد وقتی که تکالیف بیش از حد به دانشآموزان دبیرستانی محول شود آنها میتوانند مشکلات جدی سلامت روانی و جسمی، از سطح استرس بالاتر گرفته تا محرومیت از خواب را تجربه کنند، (گالووی، کانر، و پاپ، ۲۰۱۳).
تکالیف در دبیرستان باید همیشه مرتبط با درس باشد و بدون هیچ کمکی قابل انجام باشد و بازخورد باید واضح و صریح باشد.
معلمان همچنین باید در نظر داشته باشند که همه دانشآموزان فرصتهای برابر برای تکمیل تکالیفشان در خانه را ندارند، بنابراین تکالیف ناقص ممکن است بازتاب واقعی یادگیری آنها نباشد – ممکن است بیشتر نتیجه مسائلی باشد که خارج از مدرسه با آنها مواجه هستند. آنها ممکن است با موانعی مانند عدم وجود فضای آرام و ساکت در خانه، نداشتن منابعی مانند رایانه یا اینترنت پر سرعت یا عدم حمایت والدین مواجه باشند (OECD، ۲۰۱۴). در چنین مواردی، دادن نمرات پایین تکالیف ممکن است ناعادلانه باشد.
از آنجایی که مقدار زمان مورد بحث در اینجا کلی است، معلمان دوره راهنمایی و دبیرستان باید از میزان تکالیف معلمان دیگر آگاه باشند. ممکن است معقول به نظر برسد که ۳۰ دقیقه تکلیف روزانه تعیین می شود ، اما در شش موضوع مختلف، این درواقع سه ساعت تکلیف است که – بسیار بالاتر از مقدار معقول حتی برای یک دانش آموز دبیرستانی است. موریس الیاس روانشناس این را یک اشتباه فراگیر میداند: معلمان بصورت فردی سیاستهایی را در خصوص تکالیف وضع میکنند که در نهایت میتواند دانشآموزان را تحت فشار قرار دهد. او پیشنهاد می کند که معلمان با یکدیگر همکاری کنند تا یک خط مشی تکلیف در سطح مدرسه را تدوین کنند و آن را به موضوع کلیدی شب بازگشایی مدرسه و اولین جلسات والد-معلم در سال تحصیلی تبدیل کنند.
والدین نقش کلیدی ایفا می کنند
تکالیف می تواند ابزار قدرتمندی برای کمک به والدین باشد تا در پروسه ی یادگیری فرزندشان درگیری بیشتری داشته باشند. این می تواند بینش هایی را در مورد نقاط قوت و علایق کودک ارائه دهد و همچنین می تواند گفتوگو در مورد زندگی کودک در مدرسه را رونق دهد. اگر والدی نگرش مثبتی نسبت به تکالیف داشته باشد، فرزندش به احتمال زیاد همان ارزش ها را دنبال می کند و تکالیف موفقیت تحصیلی این نوع دانش آموزان را ارتقا می دهد.
اما این هم ممکن است که والدین سختگیر باشند و تاکید بیش از حد بر امتیاز یا نمرات امتحانی داشته باشند که این میتواند برای کودکان مخرب باشد والدین باید از مداخله یا کنترل بیش از حد اجتناب کنند – دانش آموزان اینطور اظهار می کنند که وقتی فضای کافی و استقلال برای انجام تکالیف خود ندارند، انگیزه کمتری برای یادگیری دارند (اورکین، می، و ولف، ۲۰۱۷ ؛ پاتال، کوپر، و رابینسون، ۲۰۰۸؛ سیلینسکاس. و کیکاس، ۲۰۱۷). بنابراین، اگرچه تکالیف میتوانند والدین را تشویق کنند که بیشتر با فرزندان خود درگیر شوند، اما مهم است که به دلیلی برای درگیری و کشمکش تبدیل نشود.
ترجمه و بازبینی: ارمغان کریمی