کلاس درس، دنیایی از تنوع است؛ هیچ دو دانشآموزی مثل هم نیستند. بعضی با اعتماد به نفس حرف میزنند، بعضی آرام و محتاطاند؛ یکی سریع یاد میگیرد، دیگری آهستهتر اما عمیقتر.این تفاوتها می تواند مدیریت کلاس را با چالش روبه رو کند.اما این تفاوتهای فردی در یادگیری، بخش طبیعی رشد انسانیاند. هنر معلم در این است که به جای تلاش برای یکسانسازی دانشآموزان، به هرکدام فرصت درخشیدن بدهد.
در این مسیر، رویکرد مربیگری به معلم کمک میکند تا به جای «مدیریت کلاس»، رهبری رشد را بر عهده بگیرد؛ یعنی تمرکز از «کنترل رفتار» به «فعالسازی توانایی یادگیری» تغییر کند.
درک تفاوتها از نگاه مربی
در نگاه سنتی، تفاوتهای فردی اغلب مانع یادگیری تلقی میشوند:
- «او تمرکز ندارد»
- «او کند است»
- «او سبک یادگیری متفاوتی دارد. »
اما مربی به تفاوتها از زاویهای دیگر نگاه میکند. او میگوید:
- «هر کودک میتواند یاد بگیرد، اگر راه یادگیریاش را پیدا کند.»
- «نقش من کمک به کشف این مسیر است، نه چسباندن برچسب سبک یادگیری.»
بهجای دستهبندی دانشآموزان، معلّم مربی با پرسشگری، مشاهده و گفتوگو به درک عمیقتری از انگیزهها و موانع یادگیری میرسد.مثلاً بهجای اینکه بگوید: «این دانشآموز دیداری است»، از او میپرسد:«چه چیزی باعث میشود بهتر متوجه درس شوی؟ وقتی خودت توضیح میدهی یا وقتی گوش میکنی؟»اینجا تمرکز روی آگاهی یادگیرنده از خودش است، نه برچسبزدن از بیرون.
مربیگری در کلاس؛ از کنترل تا رشد
در رویکرد مربیگرایانه، معلم یک «کوچ آموزشی» است؛ کسی که به دانشآموزان کمک میکند تا خودشان راه یادگیری را پیدا کنند.
مربی باور دارد که:
- همهی دانشآموزان قادر به یادگیریاند.
- تفاوت در یادگیری، تفاوت در مسیر است، نه در توانایی.
- انگیزه و معنا در یادگیری، از درون فرد میجوشد، نه از نمره یا تنبیه بیرونی.
در نتیجه، مدیریت کلاس از حالت «انضباطمحور» به «رشدمحور» تغییر میکند.
دانشآموز، معلم مربی را در کنار خود احساس میکند، نه در برابرخود.
سه گام مربیگرانه برای مدیریت کلاس
1-گفتوگوی هدفمند به جای دستور
در کوچینگ برای ایجاد گفتوگوی هدفمند در کلاس درس راهکارهایی وجود دارد. مثلا:مربی به جای گفتن «باید تمرکز کنی»، میپرسد:«چه چیزی باعث میشود حین درس حواست پرت شود؟ فکر میکنی چطور میتوانی بهتر تمرکز کنی؟»این گفتوگوهای ساده، دانشآموز را به تفکر و خودتنظیمی سوق میدهد.
2- بازخورد رشددهنده به جای قضاوت
بازخورد مربیگرانه یعنی توجه به مسیر، نه فقط نتیجه.به جای «نمرهات پایین شد»، بگوییم:
«میخواهم بدانم در این تمرین کدام بخش برایت سخت بود تا با هم راهی پیدا کنیم.»
این نوع بازخورد، اعتماد و انگیزهی درونی ایجاد میکند.
۳- انعطاف در آموزش
در رویکرد مربیگری، هدف پیدا کردن یک سبک یادگیری خاص نیست؛
بلکه ایجاد فرصتهای متنوعی برای تجربهی یادگیری است تا هر دانشآموز خودش بفهمد چگونه بهتر یاد میگیرد.مثلاً گاهی گفتوگو، گاهی پروژه، گاهی کار گروهی. هر کدام برای گروهی الهامبخش خواهد بود.
چالشها و واقعیتهای مربیگری در کلاس
البته اجرای مربیگری در کلاس آسان نیست. تعداد زیاد دانشآموزان، فشار برنامه درسی یا کمبود زمان، ممکن است مانع توجه عمیق به هر فرد و توجه به تفاوت دانشآموزان شود.اما حتی تغییرهای کوچک میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند؛مثلاً اختصاص پنج دقیقهی پایانی کلاس به ارزیابی یادگیری، یا ثبت «نکتهی طلایی هر دانشآموز» در دفتر معلم.این کارها نه فقط نظم کلاس را بهبود میدهد، بلکه حس تعلق، احترام و مسئولیتپذیری را نیز در دانشآموزان تقویت میکند.
نتیجهگیری
درک تفاوتهای فردی در یادگیری یعنی دیدن هر دانشآموز بهعنوان انسانی منحصربهفرد که میتواند یاد بگیرد، اگر کسی باورش کند.مربیگری در کلاس یعنی پرورش همین باور؛ باور به «توانایی یادگیری در همه».
وقتی معلمی با این نگاه وارد کلاس میشود، دیگر صرفاً انتقالدهندهی دانش نیست، بلکه همراهی است که الهام میبخشد، گوش میدهد و رشد میدهد.