
در دنیای امروزِ آموزش، نقش معلم فقط انتقال اطلاعات نیست. معلم موفق کسی است که به دانشآموزان کمک میکند یاد بگیرند و رشد کنند؛ معلمی که با همدلی و بدون قضاوت، فضایی امن و آرام برای پرسش، تجربه و حتی اشتباه کردن ایجاد میکند. یکی از مهارتهای مهم برای هر معلم، یادگیری مربیگری بدون قضاوت برای مدیریت کلاس است.
قضاوت زودهنگام و سریع، بزرگترین دشمن یادگیری عمیق است. وقتی معلم پیش از پرسیدن و فهمیدن، نظر منفی میدهد، ارتباط موثر بین او و دانشآموز قطع میشود و انگیزهی دانشآموز کاهش مییابد. در این مقاله، پنج عادت ساده اما موثر را معرفی میکنیم که به معلمان کمک میکند قبل از قضاوت، مکث کنند، سوال بپرسند و با شنیدن فعال، یادگیری را به تجربهای لذّتبخش تبدیل کنند.
1.سؤال کن تا کشف کنی نه اینکه حرفت را ثابت کنی.
معلمی که فقط دستور میدهد، یادگیری را متوقف میکند؛ اما معلمی که سوال میپرسد، یادگیری را به حرکت درمیآورد. به جای اینکه سریع قضاوت کنیم، با سوال کردن سعی کنیم دلیل رفتار دانشآموز را پیدا کنیم.
مثال: معلمی وارد کلاس میشود و میبیند دانشآموز دفترش را نیاورده است. به جای گفتن «چرا همیشه فراموش میکنی؟» میپرسد: «امروز چه اتّفاقی باعث شد دفترت را نیاوری؟» دانشآموز توضیح میدهد که برق رفته و دفترش زیر تخت افتاده است. حالا معلم فرصت دارد همدلی کند و برنامهای برای جبران بسازد.
برای تبدیل این رویکرد به عادت روزانه هر روز قبل از هر واکنش سریع، حداقل یک سوال ساده بپرسید که به شما کمک کند درجریان موضوع قرار بگیرید. مثلا: «چه اتفاقی افتاده؟» یا «چطورمیتوانم کمک کنم؟»
۲. سه ثانیه مکث کن؛ قبل از واکنش سریع
گاهی اوقات وقتی اتفاقی در کلاس میافتد، معلم سریع واکنش نشان میدهد و این باعث میشود جو کلاس بد شود. برای مدیریت کلاس بدون تلخی چند ثانیه مکث کنیم و به دانشآموزان گوش دهیم، دراین صورت ممکن است بتوانیم دلیل اتّفاق را پیدا کنیم.
مثال: معلمی که میبیند کلاس شلوغ شده، به جای فریاد زدن، سه ثانیه سکوت میکند. این سکوت باعث میشود صدای کلاس آرام شود و معلم بتواند با آرامش بپرسد: «به نظر شما چرا کلاس شلوغ شد؟»
برای تبدیل این مهارت به بخشی از رفتار مربیگرایانه یک برچسب کوچک روی میز خود بچسبانید که روی آن نوشته شده «۳ ثانیه مکث». هر بار که میخواهید سریع واکنش نشان دهید، به آن نگاه کنید و نفس عمیق بکشید.

۳. فقط آنچه میبینی را بگو، نه آنچه فکر میکنی
وقتی درباره رفتار دانشآموز نظر میدهیم، بهتر است فقط به آنچه میبینیم اشاره کنیم و از قضاوتهای شخصی خودداری کنیم. این کار باعث میشود دانشآموز احساس کند دیده و شنیده میشود.
مثال: دانشآموزی در کلاس پایش را تکان میدهد. به جای گفتن «تو بیقرار هستی»، معلم میگوید: «متوجه شدم پایت را تکان میدهی، آیا چیزی ناراحتت کرده؟» این جمله باعث میشود دانشآموز راحتتر درباره احساساتش صحبت کند.
برای اینکه این رویکرد به یک عادت مؤثر تبدیل شود، سه جملهی قضاوتی که معمولا به کار میبرید را یادداشت کنید و معادل مشاهده محور آنها را بنویسید. سعی کنید از این جملات جدید در کلاس استفاده کنید.
۴. اشتباهکردن، یعنی یادگیری
در کلاس، اشتباهات نباید باعث ترس یا سرزنش شوند. اشتباهها فرصتی برای یادگیری هستند. معلم باید در کنار دانشآموز باشد تا از اشتباهات درس بگیرد و اعتماد به نفسش حفظ شود.
مثال: وقتی پروژهای خراب میشود، به جای سرزنش، معلم میگوید: «بیایید ببینیم کجای کار مشکل دارد.» این نگرش باعث میشود دانشآموزان از اشتباه نترسند و برای حل مشکل تلاش کنند.
برای تبدیل این رویکرد در رفتار مربیگرایانهی ما به یک رویه، هر بار که دانشآموز اشتباهی میکند، به جای سرزنش، از او بخواهید توضیح دهد چه اتفاقی افتاده و با هم راهحل پیدا کنید.

۵. پشت هر رفتار، یک نیاز پنهان است.
رفتارهای دانشآموزان همیشه دلیل دارند. مربیگری بدون قضاوت یعنی به جای تمرکز روی رفتار، دنبال نیاز یا احساس پشت آن باشیم.
مثال: دانشآموزی مدادش را به دیوار میکوبد. معلم به جای داد زدن، میگوید: «به نظر میرسد ناراحتی، میخواهی دربارهاش حرف بزنی؟» دانشآموزمیگوید که احساس میکند دیگران او را مسخره میکنند. حالا معلم میداند مشکل اصلی عزتنفس است.
برای اینکه این نگاه جستوجوگر و پذیرنده به بخشی از رفتارمربیگری ما تبدیل شود، هر بار که رفتار چالشبرانگیزی دیدید، زیر لب بگویید: «این رفتار چه نیازی را نشان میدهد؟» و سعی کنید با سوالهای ساده به آن نیاز برسید.
تبدیل مربیگری بدون قضاوت به عادت روزانه
یادگیری این پنج عادت نیاز به تمرین و تکرار دارد. معلمان میتوانند با یادداشت برداری از سوالات موثر، تمرین مکث قبل از پاسخ و گرفتن بازخورد از دانشآموزان و همکاران، این مهارتها را تقویت کنند.
تبدیل شدن از معلم به مربی و ایجاد این عادتها شاید معجزهای یک شبه نباشند، اما مثل قطرههای آب، به مرور سنگ قضاوت را در کلاس نرم میکنند. معلمی که سوال میپرسد، مکث میکند و نیازها را میبیند، به جای اینکه پلیس کلاس باشد، مربی واقعی رشد و یادگیری میشود.
کدام یک از این پنج عادت را در کلاس خود اجرا کردهاید؟ تجربهیتان را در بخش نظرات با ما و دیگر معلمان به اشتراک بگذارید. هر تجربهی شما میتواند چراغ راه معلم دیگری باشد.

پیشنهاد مطالعهی بیشتر:
برای مطالعهی بیشتر در این زمینه، پیشنهاد میکنیم کتاب «راه و رسم مربیگری» نوشتهی مایکل بانگی استانیر (انتشارات آریانا قلم) را بخوانید، همچنین «خلاصهی کتاب راه و رسم مربیگری» را در سایت معلم توانمند مرور کنید تا با نگاه عملیتری به مفاهیم مربیگری آشنا شوید.