هنر پرسشگری در مربیگری
شنبه ۵ خرداد ۱۴۰۳ 1403-05-23 13:59هنر پرسشگری در مربیگری
هنر پرسشگری در مربیگری
در مربیگری، توانایی پرسیدن سؤالات مؤثر بسیار مهم است.
یادگیری این مهارت شاید در ابتدا عجیب به نظر برسد، اما اگر به کودکان نگاه کنیم، میبینیم که آنها از زمانی که شروع به صحبت کردن میکنند، پرسشهای زیادی مطرح میکنند. “چرا؟ ” و “چرا نه؟” سؤالاتی هستند که یک کودک پنج ساله ممکن است بپرسد و این سؤالات ساده، در عین حال میتوانند بسیار چالشبرانگیز باشند.
توجه داشته باشید که هنر پرسشگری در مربیگری خیلی فراتر از پرسیدن سؤالات روزمره است.
مربی باید علاوه بر مهارت پرسشگری، به مهارتهای گوش دادن فعال، حضور ذهن، درک موقعیت و پاسخگویی مناسب نیز توجه کند.
در این مقاله، ابتدا انواع پرسشهایی که در مربیگری استفاده میشود را بررسی میکنیم. سپس تأثیر هر پرسش بر دانشآموز را بررسی میکنیم و در آخر راههایی برای تقویت مهارت پرسشگری ارائه میدهیم.
۵ نوع پرسش
پرسشها میتوانند در دست یک مربی، ابزاری قدرتمند باشند. اما تأثیر آنها به این بستگی دارد که مربی چقدر ماهرانه از آنها استفاده کند. هر پرسشی هدف خاص خودش را دارد و به روشهای مختلفی به مربی کمک میکند تا فرآیند آموزش را بهبود ببخشد.
1- پرسشهای باز:
پرسشهای باز، اغلب با کلمات «چگونه»، «چه»، «چرا» یا «چه زمانی» شروع میشوند.
این سؤالات دانشآموزان را به تأمل، بیان افکار خود و توسعهی ایدههای خود تشویق میکنند.
برای مثال، سؤالی مانند «موفقیت از نظر شما چگونه به نظر میرسد؟» به دانشآموز کمک میکند تا تعریف خود را از موفقیت بیان کند، که این امر به خود اندیشی کمک میکند.
پرسشهای باز به دانشآموزان این امکان را میدهند که آزادانه و بدون محدودیت به سؤالات پاسخ دهند. به همین خاطر است که به این نوع سؤالات، پرسشهای باز گفته میشود.
2- پرسشهای بسته:
پرسشهای بسته برعکس پرسشهای باز، پاسخهای مشخص و کوتاهی دارند.
سؤالات بسته با «بله» یا «نه» یا جوابهای یک یا دوکلمهای پاسخ داده میشوند.
برای مثال، «آیا به هدف خود در این سه ماهه رسیدید؟» این دسته از پرسشها میتوانند بهسرعت اطلاعات واقعی را در اختیار ما قرار دهند. اما اگر بیش از حد از آنها استفاده شود، ممکن است به گفتگو آسیب بزنند و آن را محدود کنند.
3- پرسشهای فرضی:
پرسشهای فرضی سؤالاتی هستند که بر اساس فرض، احتمال یا وضعیت خیالی مطرح میشوند.
این نوع پرسشها دانشآموزان را ترغیب میکنند تا خلاقیت و استعداد حل مسئلهشان را به کار بگیرند. آنها همچنین بهعنوان ابزاری برای پیدا کردن و خلق راهحلهای ممکن برای چالشهای آینده به کار میروند.
برای مثال، «تصور کنید سود کسب و کار شما در فصل بعد دو برابر میشود. با منابع اضافی چه کاری انجام میدهید؟»
4- پرسشهای بدیهی (استفهام انکاری):
پرسشهای بدیهی دانشآموز را تشویق مینند تا فکر کند، تأمل کند و دیدگاه فعلی خود را مورد بررسی قرار دهند.
برای مثال، «چه اتفاقی میافتاد اگر موانع، فرصتی برای پیشرفت باشند؟»
این نوع سؤالات، اغلب برای جلب توجه یا نظر مخاطب استفاده میشوند و انتظار جواب مستقیم به آنها وجود ندارد.
5- پرسشهای هدایتکننده:
مربیان کمتر از پرسشهای هدایتکننده استفاده میکنند.
در سؤالات هدایتکننده بهصورت غیرمستقیم (و گاهی بهصورت مستقیم) پاسخ در خود سؤال قرار دارد و همین باعث میشود دانشآموز فرصت کمتری برای تفکر داشته باشد.
برای مثال، «آیا به داشتن برنامه بهعنوان راهی برای مدیریت امور مالی خود فکر کردهاید؟»
توجه کنید که این نوع پرسش چگونه حق انتخاب و آزادی فکر را از دانشآموز میگیرد. این راهحل ممکن است یک ایدهی عالی باشد اما از سوی مربی بهجای دانشآموز پیشنهاد شدهاست.
تأثیر پرسشگری مؤثر بر دانشآموز
تقویت مهارت پرسشگری
یادگیری هنر پرسشگری تنها با دانستن انواع پرسشها تمام نمیشود بلکه یک مسیر پیوسته است که یک مربی باید همواره از آن استفاده کند.
وقتی مربی بهصورت فعال به دانشآموز گوش میدهد، در نتیجه میتواند پرسشهایی دقیق مؤثر و منطبق بر نیازهای شخصی دانشآموز بپرسد و وقتی پرسشها شخصیتر و دقیقتر باشند بهتر میتواند به نیازهای او پاسخ بدهد.
در پرسشگری، همدلی و درک احساسات دیگران نیز به اندازهی سایر مهارتها اهمیت دارد، یک مربی که میتواند احساسات مراجع را درک کند، نهتنها سؤالات بهتری میپرسد، بلکه بر درک و انتخاب راهحل توسط دانشآموز تأثیر مثبت میگذارد.